قبرستان

می گفت بعضی وقتا که می خوایم قرار بذاریم می ریم قبرستون سر خاک عمم! هم اسم خودمه! 

گفتم کسی نیست؟ 

گفت: وسط هفته ها پرنده هم پر نمی ذاره!!! 

خوب انگار اوضاع وبلاگ من از قبرستون بدتره!!!! 

شاید چند تا قبر توش بکارم هر از گاهی همناماشون یه قراری بذارند اینجا! 

 

 

باز هم خستگی و تنهایی 

نمی دونم کجام؟ علت کارام؟ هدفم از زندگی؟ 

یعنی همه چیز داره بهم دیکته می شه؟ 

خودم نقش دارم؟ 

باز هم مثل همیشه ...... 

بحث مزخرف جبر و اختیار 

ترجیح می دادم کلمه ای (شاید هم واژه ای!!) در مورد این بحث نشنوم! تا اینکه حالا اینجوری سردرگم بشم!

نظرات 4 + ارسال نظر
محدثه دوشنبه 17 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 08:10 ب.ظ http://shekofe-baran.blogsky.com/

کامنتم نیومد یا تاییدیه؟

زمستانه سه‌شنبه 18 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 12:25 ق.ظ

به نام مهربان..

سلام..

واقعا؟ چرا زودتر نگفتی؟ من واست تو اون یکی وب کامنت گذاشتم..!

عجباااا..

چطوری رفیق ؟ چی شده بعد از چندی یاد من کردی؟

زینب چهارشنبه 19 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 08:15 ب.ظ

دیگه نداریم :دی

محدثه چهارشنبه 19 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 09:50 ب.ظ http://shekofe-baran.blogsky.com/

اه پس کامنتم واسه توام نیومده!
اون روز که سی ام میذاشتم وضع نت داغون بود!
گفتم تقصیر خودته که بی خبر آدرس عوض کردی و کلی وختم ساکت بودی
گفتم که یه جا خوندم که اینجا زمین است
اینجا رسم آدمهایش غریب است
اینجا وقتی گم میشوی به جای اینکه دنبالت بگردند،فراموشت میکنند!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد